طفل شیرخواره
طفل شیرخواره 
تقدیم دوست کردم، هفتاد ماهپاره
تنها به روی دستم، مانده است، یک ستاره
با دست‌های بسته، خوانَد قنوت ایثار
با چشم نیم بازش، بر من کند نظاره
شیران کارزارم، رفتند از کنارم
باشد همه سپاهم این طفل شیرخواره
نه اشک تا بگرید، نه شیر تا بنوشد
نه نور یک نگاهش، نه تاب یک اشاره
دوش از عطش نخفته، با دوست راز گفته
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
.gif){kind=small}
.gif){kind=small}
.gif){kind=small}
من خیلی شرمنده شما هستم که نتونستم جواب سوالتونو بدم طهورا جونم اونقدر مشغولم کرده که وقت سر خاروندن هم ندارم .gif){kind=small}
باز هم معذرت! در ضمن من غدای طهورا رو شروع کردم زرده تخم مرغ فرنی ماست و سوپ ماهیچه میدم البته نمیدونم چرا خیلی مشتاق به خوردن نیست علیرضا چطور اون میخوره ؟ روی ماه علیرضا جونو از طرف من ببوس